جدول جو
جدول جو

معنی کشت و زرع - جستجوی لغت در جدول جو

کشت و زرع
(کِ تُ زَ)
زراعت. فلاحت. دهقنت. کشاورزی. برزیگری. برزگری. کشت. ابکار. حرث. احتراث. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
کشت و زرع
زراعت، برزگری، احتراث، کشاورزی
تصویری از کشت و زرع
تصویر کشت و زرع
فرهنگ لغت هوشیار
کشت و زرع
دیدن کشت و درویدن خوشه رسیده در وقت خود، دلیل منفعت است و چون نارسیده و سبز بود دلیل بیماری است. اگر دید به وقت خود کشت و دروید، دلیل بر امر حق تعالی بود که به جای آورد و خیرات بسیار کند. حضرت دانیال
دیدن کشت و زرع به خواب، دلیل توکل کردن بر حق تعالی و یافتن روزی حلال است و گویند دیدن کشاورزی، روزی حلال است. محمد بن سیرین
دیدن کشت و زرع درخواب بر پنج وجه است. اول: روزی حلال. دوم: منفعت. سوم: بیماری. چهارم: عزوجاه. پنجم: معیشت .
اگر دید زمین میشکافت و تخم میانداخت و باز جمع میکرد، دلیل که نعمت فراوان یابد. اگر دید از آن چه کشت چیزی حاصل نشد، دلیل غم و اندوه است. اگر دید گندم کشت، دلیل که از پادشاه نعمت یابد. اگر دید جو کشت، دلیل که مال بسیار حاصل کند. اگر دید کاورس کشت نفعش کمتر است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ تُ وَ)
کشت. زراعت. فلاحت. کشاورزی. کشتکاری:
بشد رأی و اندیشۀ کشت و ورز
که مردم به ورزش همی گیرد ارز.
فردوسی.
این ولایت باز گذارید تا من با آدمیان دهم تا در این خانه کشت و ورز کنند و هم در اینجا مقام کنند. (اسکندرنامه نسخۀ خطی سعید نفیسی)
لغت نامه دهخدا
(کِ تُ)
کاشتن وزادن. نطفه و تخم افکندن و نتاج آوردن:
مرا کشت و زادیست در طینت دل
که حاجت به حوا و آدم ندارم.
خاقانی.
کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چار مادرکه در این نه پدر آمیخته اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(کِ تُ بَ)
کشت و ورز. زرع. فلاحت. زراعت: کولان ناحیتی خرد است و به مسلمانی پیوسته و اندرو کشت و برز است. (حدود العالم). این (یغما) ناحیتی است که اندر وی کشت و برز نیست مگر اندک. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشت و ورز
تصویر کشت و ورز
کشاورزی زراعت
فرهنگ لغت هوشیار
حراثت، حرث، زراعت، فلاحت، کشتگری، کشتکاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد